جدول جو
جدول جو

معنی مهره داران - جستجوی لغت در جدول جو

مهره داران
گروهی از جانوران که دارای ستون فقرات هستند
تصویری از مهره داران
تصویر مهره داران
فرهنگ فارسی عمید
مهره داران(مُ رَ / رِ)
در اصطلاح جانورشناسی، نام عام کلیۀ جانوارن استخواندار. جانورانی که دارای استخوان می باشند که بالمآل صاحب تیره پشت (ستون فقرات) هستند. استخوانداران. ذی فقاران. ذوفقاران
لغت نامه دهخدا
مهره داران
در اصطلاح جانور شناسی نام عام کلیه جانوران استخواندار، استخوانداران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رده ای از تک یاختگان که حرکت آن ها به وسیلۀ اندام هایی به شکل مژه صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
(مُ / مِ ژَ / ژِ)
دارندگان مژه. که دارای مژه هستند، مژکداران. رجوع به مژکداران شود
لغت نامه دهخدا
(صَ کَ دَ)
جلا دادن. صیقل کردن. و رجوع به مهره شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
مهره دارنده. صیقلی کرده و جلا داده. (ناظم الاطباء). رجوع به مهره در این معنی شود، که مهره داشته باشد. دارندۀ مهره:
بسته چو حقه دهن مهره دار
راهگذر مانده یکی مهره وار.
نظامی.
، جانور که ستون فقرات دارد:
هم در او افعی گوزن آسا شده تریاقدار
هم گوزنانش چو افعی مهره دار اندر قفا.
خاقانی.
رجوع به مهره داران شود
لغت نامه دهخدا
آنکه دارای مهره است ذی فقار. یا مهره داران. نام عام کلیه جانوران استخواندار جانورانی که دارای استخوان میباشد و بالمال صاحب تیره پشت (ستون فقرات) هستند استخوانداران ذی فقاران ذوفقاران
فرهنگ لغت هوشیار